جدول جو
جدول جو

معنی عام الحزن - جستجوی لغت در جدول جو

عام الحزن
(مُلْ حُ)
سال دهم بعثت که ابوطالب عم حضرت رسول و سی و پنج روز بعدخدیجۀ کبری زوجه آن حضرت درگذشتند و پیغمبر از فوت آن دو بسیار محزون شدند از آن جهت آن سال را عام الحزن نامیدند. (منتخب التواریخ خراسانی چ 1 ص 30)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اُمْ مُلْ حَ)
ده کوچکی است از دهستان نهرهاشم بخش مرکزی شهرستان اهواز، واقع در 72 هزارگزی جنوب باختری اهواز و 24 هزارگزی خاور راه آهن اهواز به خرمشهر. در دشت واقع شده و گرمسیر است و 40 تن سکنه دارد. آب آن از رود خانه کارون تأمین میشود. محصولش غلات و شغل مردم کشاورزی و گله داری است. ساکنان آن از طایفۀ سادات هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(اُمْ مُلْ حَ سَ)
فاطمه ملقب به ست المشایخ (مخفف سیده المشایخ). دختر شهید اول و از زنان فاضل بود و از پدر خود و دیگران اجازۀ روایت داشت. رجوع به ریحانه الادب ج 6 ص 215 شود
از دختران علی بن ابی طالب بود. (از تاریخ گزیده چ لندن ص 199)
لغت نامه دهخدا